به گزارش مشرق، در روزهای اخیر برخی سینماگران ضمن ادعای همدلی با خانوادههای شهدای پرواز تهران اوکراین، از حضور در جشنواره فیلم فجر انصراف دادهاند. این در حالی است که از میان انصرافدهندگان، جمع کثیری هیچ اثری در جشنواره نداشتند و صرفاً از حضور در جشنواره به عنوان تماشاچی انصراف دادند! اما این واکنشها چقدر روی جشنواره تأثیرگذار است؟ آیا به جایگاه جشنواره فجر انقلاب اسلامی لطمه میزند یا برعکس، جایگاه آن را ـ به واسطه نبودن سینماگران زاویهدار با انقلاب ـ ارتقا میبخشد؟ در این باره با چند تن از منتقدان گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
بیشتر بخوانید:
تاملی درباره ادعای تحریم جشنواره فجر توسط برخی چهرهها
لطف بزرگ سلبریتیها به هنر و رسانه کشور
اعتماد سلبریتیها به آقای گرگ و خانم ملون
سعید مستغاثی منتقد سینما معتقد است: غیر از دو ـ سه سینماگر که آنها هم نسبت چندانی با انقلاب و فجر ندارند و هیچوقت هم کنار مردم نبودهاند، باقی سینماگران اصلا جایی در فجر ندارند و این اقدامشان موجسواری است. نماینده آن دو سه نفر هم در ۴۰ - ۵۰ سال قبل فریز شده و فیلمهایش معمولاً فاقد استاندارد سینما بوده است، پس چگونه میتواند کنار مردم باشد؟
وی افزود: هنرمندان ما از برخی هنرمندان غربی ضد سیاستهای استعماری هم عقبتر هستند، بنابراین خروج آنها از جشنواره اتفاقی مبارک است.
* انصراف از جشنواره چه دردی دوا میکند؟
در مقابل، اما امیررضا مافی منتقد سینما و دانشآموخته فلسفه غرب معتقد است نباید از تحریم بودن جشنواره ملی کشور توسط هنرمندان خوشحال باشیم. باید یاد بگیریم گفتوگو و تعامل کنیم.
وی تأکید کرد: معتقدم هنرمندان باید با سعه صدر بیشتری برخورد میکردند، چون حادثه سقوط هواپیما، حادثه تلخی است و بخشی از ابعاد آن هنوز روشن نشده،ضمن اینکه نیروهای نظامی هم بابت این خطای سهوی عذرخواهی کردهاند.
مافی افزود: وقتی همه مردم درباره یک واقعه ناراحت هستند و حاکمیت هم بابت آن عذرخواهی کرده است، انصراف از جشنواره چه معنایی میخواهد متبادر کند؟ منظورم این است که همه دچار ناراحتی و هیجانات میشویم اما نباید سویه ناراحتی و اعتراضمان را گم کنیم. هنرمندان میتوانند این مطالبه را داشته باشند که همه زوایای موضوع بررسی شود اما انصراف از جشنواره نمیدانم با چه هدفی است؟ آیا در جشنواره شرکت نکردن چه دردی از مردم دوا میکند؟
این منتقد سینما گفت: جشنواره فیلم فجر علیرغم همه مشکلاتی که دارد، اما هنرمندان را گرد هم جمع میکند و هر چقدر بتوانیم همه طیفها و آدمها با عقاید مختلف را به گفتوگو دعوت کنیم، جشنواره ملیتر برگزار میشود. خود سردار شهید سلیمانی هم چنین بود. بنابراین بهتر است هنرمندان ضمن حضور در جشنواره، به اتفاق تلخی که رخ داده است ادای احترام کنند. چون این اتفاق یک سوگ اجتماعی است و قابل مصادره نیست. کشور با دامنزدن به دوقطبیها اصلاح نمیشود، بجای تحریم کردن جشنواره، باید اتحاد داشته باشیم و یاد بگیریم در ۴۰ سال دوم انقلاب با هم تلاش کنیم.
* هنرمند فعال سیاسی نیست
«جشنواره فیلم فجر جشنوارهای نیست که با انصراف چند هنرمند برگزار نشود.» محمدتقی فهیم منتقد پیشکسوت سینما این را میگوید و ادامه میدهد: طبیعی است هر هنرمندی حق دارد محصولش را در جشنوارهای شرکت دهد یا ندهد، اما وقتی کسی در جشنواره اثری ندارد و حتی کارت دعوتی هم به او تعلق نگرفته است، دقیقاً چگونه ادعای تحریم جشنواره را دارد؟!
وی اظهار داشت: جشنواره فیلم فجر راه خودش را میرود، اما هنرمندان نباید برخورد سیاسی داشته باشند، باید انسانی با موضوعات مواجه شوند. اگر واقعاً واکنش آنها مبنای انسانی دارد، چرا روز اولی که هواپیما سقوط کرد، اعلام انصراف نکردند؟
به گفته فهیم؛ هنرمند فعال سیاسی نیست که در رویاروییهای سیاسی از هنرش مایه بگذارد. هنرمندان باید از اینکه خود را به یک فعال سیاسی تبدیل کنند؛ خود را کنار بکشند و حرفه هنر را پیگیری کنند. مخصوصا در این دوره که مرزبندیها شناختهتر شده و محور شرارت (آمریکا) مشخص است.
* هنرمندان، اسیر موج رسانههای بیگانه
کیوان امجدیان کارشناس رسانه از زاویه دیگری به موضوع انصراف هنرمندان نگاه کرده است. او میگوید: آمریکا برای حمله انتقام عینالاسد، نه از جبهه نظامی که از جبهه رسانه ورود کرد. رسانهای که حالا دیگر همه میدانیم ضعف مفرطمان در آن قابل انکار نیست. رسانهای که برای ما هنوز فقط یک معاونت کوچک در وزارت ارشاد است و همین. رسانهای که هنوز برای ما فقط چند خبرگزاری و سایت است. رسانهای که بعضاً با رابطه و رانت و رفاقت اداره میشود... غافل از آنکه در همین بخش است که ضربه خواهیم خورد. هر چقدر هم که در جبهه نظامی قوی باشیم تا وقتی بازوی رسانهایمان بد عمل کند موفق نمیشویم.
وی اضافه کرد: حکایت ما مثل تیم فوتبالی است که ۹ نفر در این تیم، عالی و با تکنیک و کاربلدی بازی میکنند اما دروازهبان و نوک حمله ما ناتوان است و در این شرایط به سادگی گل می خوریم و به سختی گل می زنیم. با این اوصاف، آمریکا بعد از شکستش به فاصله ۳ روز کاری کرد که ما حتی نتوانیم پیروزیمان را جشن بگیریم.
این منتقد سینما درباره تحریم جشنواره فیلم فجر از سوی برخی هنرمندان افزود: هنرمند متخصص کار خود است؛ او نه علم رسانه را میداند و نه سیاست را. طبیعی است که وقتی یک جبهه رسانهای بسیار قویتر از ما ـ هرچند نسبت به ما در موقعیت متضاد یا معاند قرار داشته باشد ـ میتواند کاری کند که بعضی هنرمندان به سادگی اسیر فضای ترسیم شده و موجهایی شوند که توسط این رسانهها ایجاد میشود. جبهه رسانهای پرقدرت به سادگی میتواند هنرمند را روی موجهایش بالا و پایین ببرد.
وی صریح کرد: جبهه رسانهای ما اگر درست کار میکرد و اگر هنرمند را در مسیر درست قرار میداد و او را در خود نگه میداشت، او هیچوقت با موج رسانهای دیگری همراه و همسو نمیشد. البته این را هم بگویم که بسیاری از هنرمندان اعلام کردهاند که با قدرت در جشنواره حاضر خواهند بود اما حتی همانها که نمیآیند را هم ما باید در مسیر درست قرار میدادیم. فکر میکنم باید دوباره با تجدید قوای رسانهای و ایجاد تغییرات کلان و بزرگ در جبهه رسانهای کاری کنیم که همین هنرمندان هم با اعتماد به مهندسی رسانهای کشور، از این پس در مقابل تهدیدات خارجی علمدار باشند و در صف مقدم حمایت از مردم خود قرار گیرند نه اینکه اسیر موج رسانههای بیگانه شده و مقابل مردمشان صفآرایی کنند.
* جشنواره فجر مانیفست مختص خود را ندارد
سیدمحمد حسینی مدیر مرکز تولید متن سازمان سینمایی حوزه هنری درباره انصراف هنرمندان از جشنواره فیلم فجر میگوید: آنچه دارد اتفاق میافتد، آنارشی هنری است. کار عاقلانهای نیست و کمکی هم به کسی نمیکند. آدمهای ناراحتی که حرفهای ناراحتکنندهتری میزنند و نمک روی زخم میپاشند.
وی ادامه داد: با واکنشهایی روبهرو هستیم که باعث میشود پنجه روی صورت خودمان بکشیم و این واکنش جز کمک به دشمنان، دردی دوا نمیکند.
این منتقد سینما گفت: جشنواره فیلم فجر از اساس اتفاق عاقلانهای نیست و مدیریت عاقلانهای هم بر آن استوار نیست، چون از هر دری در آن میتوان سخن گفت؛ در حالی که جشنواره باید مانیفست خود را داشته باشد اما اکنون قصد نقد جشنواره را نداریم، بلکه نقد این رفتار (انصراف هنرمندان از جشنواره) مدنظر است.
حسینی در باره واقعه رخداده اخیر گفت: وظیفه مردم مطالبهگری است و باید شفافیت را مطالبه کنند. اما وظیفه مسئولان این است که به سرخط برگردند و مردم را درک کنند و صداقت داشته باشند که دستوری دینی است. همچنین باید درباره عملکرد خود گزارش دهند و همت کنند که چنین اتفاقهایی دیگر تکرار نشود.